نظریه های پیرامون زنان سرپرست خانوار

روانشناسان معتقدند یكی از عمده‌ترین منابع استرس برای زنان، به ‌ویژه زنان سرپرست خانواده ایفای نقش‌های متعدد در زمان واحد است. عمده‌ترین نقش پذیرفته شده برای مردان نقش نان‌آوری خانواده است و استرس‌های مربوط به نقش در مردان معمولاً وابسته به نقش‌های شغلی آنان است. زنان سرپرست خانواده هم باید ادارة امور اقتصادی را بر عهده داشته و استرس‌های مربوط به شغل و حرفه و تنظیم درآمد را تجربه كنند و هم استرس‌های نقش والدینی، تربیتی و حمایتی از فرزندان.

نظریات جامعه شناسی

الف: نظریه زنانه شدن فقر یا آسیب پذیری زنان سرپرست خانوارطرفداران این نظریه نشان میدهد که خانواده هایی که سرپرستی آنان بر عهده زنان می باشد نه تنها در همه کشور های جهان گسترش یافته اند بلکه به درصد خانوار های سرپرست زن که جمعیت کم درآمد قرار می گیرند افزوده شده است.

ب: نظریه ساختی کارکردی

براساس این نظریه خانواده های زن سرپرست اساسا با شکل طبی و سنتی خانوادهای دو والدی در تضاد و پیدایش این گونه خانوادها نوعی انحراف محسوب می شود در این خانواده ها به علت غیبت پدر و مادر زندگی زوجی تا حدی کاهش می یابد عدم اقتدار پذیری پدر  برای ساماندهی زندگی خانواده با بحران اقتصادی و اجتماعی روبرو می شود بحرانی که با ورود مادر به بازار کار به جای انجام وظیفه سنتی خانه داری شروع شده به وجود می آید .

براساس این نظریه طبقه زیرین از افراد منزوی تشکیل شده که در محلات غیر سازمان یافته ساکن اند در این محلات حضور خانوادهای زن سرپرست میزان بالای جنایت دراین محلات، معاملات مواد مخدر، افت تحصیلی تولدهای نا مشروع و دریافت کمک های دولتی شایع است.

د: نظریه کنش

برخلاف نظریه های قبلی که  همگی جنبه های ساختاری و کلی داشتند و با دید کلی و ساختی به بررسی مسائل زنان پرداختند طرفداران نظریه کنش از جنبه دیگری به طرح مسئله می پردازند به نظر آنان اگر چه خانواده های زن سرپرست مشکلات متعددی دارند (به دلیل تحصیلات کم و تبعیض در بازار کار ) ولی این مسئله به معنای آن نیست که ایشان مطلقا از این شرایط تاثیر می گیرند و نمی توانند بر مشکلات خود فایق آیند . به عبارت دیگر نمی توان این گونه از زنان قربانی و منفعل در برابر شرایط دانست بلکه باید با بررسی تجربه های شخصی این زنان راههای مبارزه با شرایط حاکم بر زندگی آنان را از نزدیک شناخت .

در برخی  از شهر های آفریقا ی غربی زنان معتقدند در نبود مردان بهتر میتوانند خانواده را سازماندهی کنند در مکزیک زنان سرپرست خانوار زندگی تنها را بهتر از زندگی مردان غیر مسئول می دانند  سایر بررسی ها نشان میدهد که سرپرستی خانواده در خانواده های زن سرپرست موجب افزایش استقلال و آگاهی طبقاتی زنان شده است .

در حوزه جامعه شناسی زنان سرپرست با مسائل ومشکلاتی نظیر عدم دسترسی به فرصتهای شغلی مناسب سطوح پایین تر تحصیلات در بین فرزندان شان افزایش بزهکاری فقر در ابعاد مختلف روبرو هستند .بنابراین در شبکه خویشاوندی  و در ارتباط با اقوام و آشنایان ودر عین حال چگونگی گذران اوقات فراغت آنان خلائهای جبران ناپذیری به وجود می آید.


منابع :

فروغان، مهشید ( 1378 ). رشد انسان، روانشناسی رشد از تولد تا مرگ ، -ترجمه. تهران، انتشارات ارجمند
حاج یوسفی، علی ( 1372 ). مفهوم و پدیده بی سرپرستی ، جلد اول، معاونت -پژوهشی دانشگاه بهزیستی و توا نبخشی، تهران.
سعیدی، محمدرضا ( 1382 ). درآمدی بر مشاركت مردمی و سازم -غیردولتی، تهران، انتشارات سمت.
ساروخانی، باقر ( 1370 ). درآمدی بر دایره المعارف علوم اجتماعی ، انتشارات -كیهان، تهران.
کاوه،محمد.(1391)آسیب شناسی بیماری های اجتماعی،انتشارات جامعه شناسان.تهران
سفیری خدیجه،ایمانیان سارا،(1388)جامعه شناسی جنسیت،انتشارات جامعه شناسان.تهران