مدل ها و خدمات مددکاران اجتماعی در ارتباط با افراد بی خانمان

جوامع شهری با مشکلات و آسیب های گوناگون مواجه اند که از جمله می توان به پدیده ی بی خانمانی اشاره نمود.

مفهوم بی خانمانی به زندگی در انزوا و در حاشیه ی جامعه تعریف شده است. 

این گروه معمولاً فاقد کار، درآمد و بهداشت مناسب اند و معمولاً از خاتواده هایشان طرد شده اند. بی خانمانی نوعی گسست فرد از محیط و اجتماع پیرامون آنهاست. افراد بی خانمان مشکلات زیادی مانند فقر مالی، از دست دادن خانه و نقش های اجتماعی، دوستان و خانواده را تجربه می نمایند. اغلب افراد بی خانمان بر چسب خورده و از نظر اجتماعی منزوی می گردند. آنها کنترل کمی بر محیط پیرامونشان دارند.

افراد بی خانمان اغلب در محیط پر تنش و خشن خیابان زندگی می نمایند در حالیکه از امنیت لازم برخوردار نیستند و ممکن است در طول شب و روز بارها مورد حمله و خشونت های اجتماعی قرار گیرند. این افراد مشکلات زیادی از نظر سوء مصرف مواد و بیماری های روانی دارند و به این دلیل موقعیت و شرایط آنها را به مخاطره می افکند.

بی خانمانی و طرد شدن از طرف خانواده احتمال بروز مشکلاتی نظیر فقر، عدم ثبات در وضعیت زندگی و مسکن، مشکلات ناشی از یافتن شغل مناسب، اعتیاد، قرار گرفتن در معرض خشونت و دیگر اشکال سلامت روانی را افزایش می دهد. بی خانمانی تاثیرات منفی بر رشد روانی و جسمی کودکان نیز دارد (Tor-quati,2002).

کودکان بی خانمان به دلیل شرایط دشوار ناشی از حضور در خیابان در معرض مشکلات زیادی قرار دارند و ممکن است در معرض انواع خشونت و آزارهای جسمی، جنسی و روانی قرار بگیرند. طی چند دهه ی اخیر بر تعداد افراد بی خانمان افزوده شده و  بسیاری از زنان و کودکان در خیابان بی خانمان شده اند. محققان و سیاست گذران توجه ویژه ای به این قشر نموده اند. بر طبق پژوهش های موجود در ایالات متحده بیش از یک سوم افراد بی خانمان قبلاً دارای خانواده بوده اند (HUD Office of Community Planningand Development,July2008).

زنان بی خانمان علی رغم نیازهای چندگانه و پیچیده از جمله سابقه ی آزار دیدن در دوران کودکی، خشونت های خانگی، مشکلات ناشی از سوء مصرف مواد و بیماری روانی دسترسی کمی به خدمات مددکاری اجتماعی دارند. مددکاران اجتماعی از طریق ارائه ی خدمات مشاوره ی کوتاه مدت برای حل مشکلات فردی و خانوادگی، جستجوی حق انتخاب، ارائه ی اطلاعات درباره ی حمایت های اجتماعی و دولتی به آنها کمک می کنند.افراد بی خانمان اغلب نیازهای پیچیده ای دارند که نیازمند حمایت و دریافت خدمات اجتماعی مخصوصاً در ارتباط با مشکلات ناشی از بیماری های روانی، افکار خودکشی، استرس، خشونت های خانگی هستند.

 یکی از نیازهای ضروری دسترسی افراد و خانواده‌ها به رفاه اقتصادی و اجتماعی، سرپناه و مسکن مناسب است. یعنی محلی که فرد و یا خانواده ی او بتوانند به واسطه آن بخشی از آرامش و آسایش ذهنی و روانی خود را تأمین کرده و در سایه آن فرصت یابند تا به کارکردهای مطلوب و ارزشمند خود دست یابد. بر این اساس بی‌‌خانمانی یکی از مسائل و مشکلاتی است که در اکثر جوامع و کشورها فارغ از سطح توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی آن‌ها وجود دارد.

بی خانمانی حاصل عوامل متعددی است که از جمله می توان به مصرف مواد اعتیادآور، از دست دادن شغل و حمایت های خانوادگی، اختلافات و مشکلات خانوادگی اشاره نمود. از جمله پیامدهای آن نیز می توان به ابتلا به بیماری های جسمی، تکدی گری، بی خانمانی، فحشا و سرقت اشاره کرد همچنین طیفی از عوامل مانند فقدان حمایت های اجتماعی، انزوای اجتماعی، فقدان شبکه های حمایتی، بروز بحران و استرس های زندگی، سرخوردگی های اجتماعی در بی خانمانی نقش دارند.

دکتر صدیق سروستانی و نصر اصفهانی در تحقیق خود با عنوان اعتیاد، طرد اجتماعی و کارتن خوابی در شهر تهران با استفاده از رویکرد «مسیر بی‌‌خانمانی » به جست و جوی علل و ریشه‌های کارتن خوابی در شهر تهران پرداخته‌اند. این رویکرد شیوه‌ای از بازنمایی و بررسی تجربیات مختلف افراد بی‌‌خانمان است که در آن به ویژگی‌های فردی، شرایط زندگی، تجربیات افراد و تمامی عوامل موثر بر وضعیت آن‌ها در بررسی مسئله توجه شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد سه عامل مهم و اساسی در کارتن خوابی افراد نقش داشته است از جمله اعتیاد و مصرف مواد مخدر، ناتوانی‌های جسمی و روانی، مهاجرت و عدم تطابق با محیط جدید. علی وردی نیا در مطالعه جامعه شناختی به مسئله کارتن خوابی، تجارب جهانی و راهکارهای «بررسی موردی شهر تهران» پرداخته است. نتایج تحقیق ایشان نشان داد که متغیرهای عزت نفس، پیوستگی اجتماعی، پیوستگی مذهبی، پیوستگی با خانواده، باورها، شبکه اجتماعی، فشار عمومی، حمایت اجتماعی، سوء مصرف مواد، خود کنترلی و قربانی شدن بیش‌ترین همبستگی و تأثیر را بر بی‌‌خانمانی افراد داشته است.

بی خانمانی صرفاً به معنی نداشتن سرپناه و یا خواب در خیابان نیست. افراد بی خانمان ممکن است سازگاری آنی داشته باشند، با دوستانشان بمانند و در برخی از موارد نیز در خانه هایشان زندگی نمانید. بر طبق گزارش های موجود بیش از 15 هزار نفر بی خانمان در شهر تهران حضور داشته که 80 درصد این افراد اعتیاد دارند. همچنین 15 تا 20 درصد این افراد را زنان تشکیل می دهند(جهانگیری فر،1393). همچنین بر طبق بررسی های موجود در سال 1387 تعداد 4811 نفر بی خانمان به مرکز اسلامشهر تهران مراجعه کرده بودند که 3906 نفر از آنها مرد و 809 نفر نیز زن بوده اند          ( حبیبی،1388). علاوه بر این طی چند سال اخیر شاهد کاهش سن کارتن خواب ها و افزایش زنان کارتن خواب بوده ایم ( موسوی چلک،1393) . این موضوع حاکی از گسترش و کاهش سن بی خانمانی در سطح کلان شهرهایی مانند تهران دارد. بی خانمانی به عنوان پیامد فقر، بیکاری و بهداشت ضعیف است. تاثیرات بی خانمانی می تواند شامل موارد ذیل باشد:

- بی خانمانی می تواند معلول و علت آسیب های اجتماعی باشد که در نتیجه منجر به محروم سازی تدریجی اجتماعی شود. چنین امری مشکلاتی در دسترسی مناسب به خدمات ایجاد می نماید.
- بی خانمانی می تواند به بدتر شدن وضعیت درمانی و بهداشتی منجر شده و دسترسی به مراقبت اولیه و ثانویه را با مشکل ایجاد نماید. استرس مرتبط با بی خانمانی می تواند تاثیرات منفی بر سلامت جسمی و روانی افراد بی خانمان داشته باشد.
- بی خانمانی می تواند منجر به مشکلاتی در دسترسی به مزایای امنیت اجتماعی و خدمات مالی گردد.
- بی خانمانی می تواند منجر به مشکل در یافتن شغل مناسب شود.
- بی خانمانی می تواند منجر به مشکلاتی در دسترسی به آموزش و حفظ و تداوم پیوندهای اجتماعی گردد.

soofi
عنوان مقاله با انچه که در متن امده مغایرت دارهوقتی صحبت از مدل ارائه خدمات میشه انتظار میره یک روش مدون مداخله حرفه ای تعریف، تشریح و توضیح داده بشهمرسی
0
قادری
با سلام خدمت صوفی و رها. من و آقای قاسمی نویسنده ی مقاله هستیم. با نظر شما موافقم. مقاله ی فوق یک مقاله ی کامل بود که فقط بخش مختصری از آن در سایت درج شده است. در صورت تمایل ایمیل خود را ارایه فرمایید تا اصل مقاله در اختیار شما قرار بگیرد. با تشکر
0