ویژگی های نگرش

زمینه و بستری که نگرش در آن شکل میگیرد بایستی مورد توجه واقع شود . موضوع نگرش  به خودی خود شکل نمی گیرد بلکه این امور همواره در زمینه ی شرایط معینی واجد ارزش مثبت  یا منفی می شود .

گفتار سوم: 1.    ویژگی های نگرش
 
ویژگی های نگرش :

ویژگی های نگرش از نظر م . کلینبرگ  عبارتند از :

1.    موضوع : هرچه که در میدان جهان شناختی فرد قرار داشته باشد ، موضوع نگرش را تشکیل می دهد . به عنوان مثال : نگرش نسبت به اشیا ، افراد ، گروه ها ، سازمان ها ، وقایع سیاسی ، مسایل اقتصادی ، موضوعات هنری ، امور فلسفی ، خدا ، جهان دیگر و مانند آن ها . نگرش های ما به افراد دیگر ، احتمالا مهم ترین نگرش های ما هستند .

2.    جهت گیری : منظور از جهت گیری ، موافقت یا مخالفت با موضوع نگرش است .

3.    شدت ( والانس ) : منظور از والانس درجه ی موافقت یا مخالفت نسبت به موضوع نگرش است . جز شناختی نگرش ممکن است با موضوع کاملا موافق باشد و آن را خیر مطلق بداند یا کاملا مخالف باشد وآن را شر مطلق بداند . جز احساسی یا هیجانی نگرش نیز ممکن است به صورت محبت نامشروط یا تنفر محض ( عقده ) در برخورد با موضوع ظاهر شود ؛ جز آمادگی نگرش هم ممکن است در برخورد با موضوع به صورت حمایتی کامل و یا مخالفت جدی نشان داده شود .

4.    نوع ترکیب : اجزای سازنده ی نظام سه بخشی نگرش ممکن است سطحی ، ساده و یا عمقی و پیچیده باشند . کودکان در بعد ادراکی ، محدود و در نتیجه ، زود باورند ، ولی شناخت بزرگسالان گسترده است و معمولا دیر باورند .

5.    هماهنگی : نگرش ها گاهی هماهنگ و زمانی ناهماهنگ اند . به عنوان مثال ممکن است کسی اعمال قدرت را برای سرکوب مخالفان سیاسی تایید کند ، ولی با قاطعیت دولت در عرصه اقتصادی موافق نباشد . همین فرد ممکن است نگرش های هماهنگی نسبت به چند موضوع دیگر داشته باشد .

6.    نگرش نوعی حالت آمادگی است که  تمایل به عمل یا عکس العمل خاصی در مقابل محرکی خاص است . نگرش ها غالبا راکد هستند و تنها در صورت برخورد با موضوع ، در بیان و رفتار تجلی می یابد.
7.    نگرش سازه ای انتزاعی است . نگرش ها را نمی توان مشاهده کرد بلکه از رفتار شخص قابل برداشت است .

8.    نگرش  اکتسابی است ( متاثر از تجربه و آموزش ) و به تدریج نقش می بندد .

9.    نگرش نسبتا پایدار است چون یک نظام است . بنابراین دارای ابعاد مختلف و هماهنگ است که معمولا به سختی تغییر می کند .

10.    نگرش ها اصلی و فرعی هستند . مولفه های نگرش ، اعم از اصلی یا فرعی با یکدیگر در تعامل هستند . نگرش های اصلی در زندگی نقش اصلی دارند و بر نگرش های فرعی تاثیر مستقیم می گذارند ، بیشتر درونی شده و کمتر به موقعیت های خارجی وابسته است البته اصلی و فرعی بودن نگرش بستگی به خود شخص دارد .

11.    در بسیاری از موارد شکل گیری نگرش ها ، ناشی از موقعیت های گروهی است .

12.    مولفه های نگرش با یکدیگر تناسب سطح دارند . بدین صورت که وقتی بعد شناختی قوی و ریشه دار باشد ، ابعاد عاطفی و رفتاری نیز استوارتر و ریشه دارتر می شود ولی اگر شناخت پایه و اساس درستی نداشته باشد آن گاه دو بعد دیگر هم متزلزل خواهد بود  .

نکته :

تئوری پردازان مکتب گشتالت معتقد اند که :

زمینه و بستری که نگرش در آن شکل میگیرد بایستی مورد توجه واقع شود . موضوع نگرش  به خودی خود شکل نمی گیرد بلکه این امور همواره در زمینه ی شرایط معینی واجد ارزش مثبت  یا منفی می شود . به عبارت دیگر اگر افراد به برخی موضوعات مشتاق هستند و برخی دیگر را نمی پسندند ؛ این مساله در کل شرایط و موقعیت زندگی فرد مذکور قابل فهم و درک است نه اینکه رابطه مجرد میان شخص و موضوع نگرش مطرح باشد . در مکتب گشتالت ، نظر بر این است که به نحو غیر تجزیه ای و در ارتباط با عناصر پیرامون خود و در زمینه ای یکپارچه مورد توجه قرار گیرد .

تئوریهای میدانی نیز به همین سیاق بیان می کنند که فهم رفتارهای آدمی ، هنگامی میسر است که با تحلیلی از موقعیت آن رفتار همراه باشد و موقعیت عبارت است  از میدان ارتباط متقابل بین شخص و محیط است . ازاین رو رفتارهای انسان همواره تابعی از پیوند متقابل شخص و محیط است .