محدودیتهای توانمندسازی

گفته شد زمانی که افراد و گروهها قادر به بیان نیازها و علایقشان باشند و در تصمیم گیری ها مشارکت داشته و قادر به ایجاد تغییراتی در اجتماعات و نظام های موجود شده و بتوانند نگرانی های شناخته شده در اجتماعشان را اداره کنند، توانمندسازی رخ داده است.

علی رغم اهمیت اقدام اجتماعی برای سلامت موانعی وجود دارد که توانمندسازی اجتماعی را با محدودیت مواجه می کند. سه مانع عمده توانمندسازی اجتماعی از قرار زیر است:

1-    ظرفیت نهادها

کمبود دانش و مهارت لازم برای تعیین اولویتها در نهادهای متولی مانعی برای توانمندسازی اجتماعی می شود. ناتوانی و نداشتن قدرت در تغییر سیاستها و انجام مداخلات موثر، می تواند از عمده موانع موجود برای برنامه های توانمندسازی اجتماعی باشد. وجود نابرابری، بودجه های کوتاه مدت، کمبود منابع نیز سبب شکست توانمندسازی اجتماعی در ایجاد شرایط لازم برای سلامت و برابری می شود.

2-    روابط نهادها با اجتماع

برای انجام موفقیت آمیز برنامه های توانمندسازی اجتماعی وجود اعتماد میان شرکای نهادی همچون وزارت بهداشت، انجمن های محلی ضروری به نظر می رسد. اعتماد نیازمند زمان است. ارتباط و هماهنگی میان همه گروهها برای موفقیت ضروری است. انسجام و هماهنگی محدود، عدم حضور شرکایی از بخش های مختلف می تواند به عنوان مانعی بر سر راه توانمند سازی اجتماعی به منظور دستیابی به سلامت شود.

3-    میزان پاسخگویی نهادها به ساختارهای اجتماعی جامعه

سلامت اجتماعی تحت تاثیر تعیین کننده های اجتماعی همچون نابرابری های درآمدی  و مطرودیتهای اجتماعی است. ساختارهای اجتماعی پیچیده و تنوعات فرهنگی نیازمند طیف وسیعی از نظریه ها و پاسخ ها از جانب این نهادها است.ضعف مطالعات در زمینه شناخت واقعیتها، پتانسیل ها و موانع فرهنگی، تاریخی، اجتماعی، اقتصادی وسیاسی مانعی برای تعهدات موثر در این خصوص محسوب می شود. نابرابری در دستیابی به اطلاعات و سیستم های اجتماعی موثراز جمله چالشهای موجود بر سر راه توانمندسازی محسوب می شود. بهترین اعمال زمانی که با روشهای سنتی شناخته شده در فرهنگهای مختلف انطباقی نداشته باشند، تاثیر اندکی بر سلامت اجتماعی خواهند داشت(فاوست و دیگران،2010: 52-56).