نظریه پارسونز در تبیین انحرافات اجتماعی

بحث اصلی پارسونز در تبیین انحرافات اجتماعی بر مبنای پیش فرضی که در مورد خرده نظام های چهارگانه فرهنگ، اجتماع، شخصیت و اقتصاد مطرح کرده شکل گرفته است.

کارکردهای مناسب هریک از این خرده نظام ها و ارتباط و کنش متقابل بین آنها عامل کنترل کننده هر جامعه و همچنین عامل بقا و پایداری نظام اجتماعی است. در مقابل، عدم تعادل و بی سازمانی در هریک از خرده نظام ها حیات جامعه را تهدید کرده زمینه را برای رفتارانحرافی فراهم می سازد. از دید پارسونز، نهادها و سازمان های اجتماعی عوامل اجرایی و ابزارهای جامعه پذیری الگوهای رفتاری و درونی ساختن آنها در افراد هستند. در صورتی که نهاد ها و سازمان های کارگزارجامعه پذیری نظیر خانواده، مدرسه و وسایل ارتباط جمعی کارایی لازم را نداشته باشند جامعه دچار بی سازمانی اجتماعی گردیده و پیامد آن شیوع رفتارهای انحرافی در جامعه است (احمدی، 1389، ص54).

پارسونز، روابط فرزند و والدین را به عنوان منبعی از طغیان دوره نوجوانی ذکر کرده و اظهار می دارد که جوانان به دلیل بعضی از گویه های پذیرفته شده فرهنگ خانواده های طبقه متوسط مرتکب رفتار بزهکارانه می شوند؛ برای مثال، داشتن اتومبیل یک ارزش پذیرفته شده خانواده های طبقه متوسط بوده و در زندگی جوانان با معنی است. بعضی از جوانان ممکن است که به شیوه های غیر قابل قبول مانند دزدی تلاش کنند تا اتومبیل به دست آورند و احتمالا از اتومبیل به شیوه های غیر قابل قبول مانند رانندگی خطرناک استفاده نمایند. به اعتقاد پارسونز، چنین مشکلی در میان جوانان طبقه متوسط در جامعه صنعتی نسبت به جوانان سایر طبقات اجتماعی شیوع بیشتری دارد. پارسونز علل رفتار انحرافی را در ساخت نظام اجتماعی جستجو کرده، بر نهاد های اجتماعی تاکید می کند (احمدی، 1389، ص55).

همچنین پارسونز تاکید می کند که کنش اجتماعی در چارچوب نظام هنجارها و ارزش های اجتماعی از خصلت ارادی برخوردار است. او می نویسد: کنش اجتماعی در قالب هنجارها و ارزش های اجتماعی سازمان گرفته و هنجارهای اجتماعی کنش فرد را در جهت همنوایی نهایی با نظام ارزش های اجتماعی سوق می دهد (ادیبی و انصاری، 1391، ص89).

او معتقد است که کنش اجتماعی فرد ناشی از توقعات جمعی نسبت به نقش اجتماعی او بوده و کنش فرد همیشه توسط یک سلسله معیارهای اخلاقی تعیین و هدایت می شود. چنانچه مقررات اجتماعی مشخص باشد، نقش واقعی فرد با توقعاتی که دیگران از او دارند، تطابق پیدا می کند (ادیبی و انصاری، 1391، ص92).


منبع

احمدی، حبیب. (1389). جامعه شناسی انحرافات (نوبت چهارم). تهران: نشر سمت
ادیبی، حسین. انصاری، عبدالمعبود. (1391). نظریه های جامعه شناسی (نوبت چهارم). تهران: نشر دانژه