تأثير تغيير و تحولات خانواده امروزی بر کودکان

در سراسر دنيا، در اكثر كشورهاي جهان و هم در كشور عزیزمان ایران ، در دو دهه اخير شرايط، احتياجات و توقعات خانواده‌‌ها به صورت شگرفي تغيير يافته است.
روش‌هاي تربيتي در هر منطقه كه در گذر زمان شكل گرفته‌ بود، امروزه براي بسياري از خانواده‌هاي جوان مهيا نيست. در حالي كه سابقاً بيش‌تر جوامع توانايي ارايه‌ي الگوي مناسبي از تربيت فرزندان مانندي الگوي تربيت در خانواده‌هاي گسترده،  جامعه‌ي قبيله‌اي، در خانواده هم‌زيست در دوران هسته‌اي و ... در اختيار داشتند. در حالي كه امروزه بيش‌تر اجتماعات از نابود شدن هنجارهاي خانوادگي و تأثيرات آن كه بر روي فرزندان و والدين مخرب است، گزارش مي‌دهند.

در همين عصر نيز كودكان به مراقبت و نگه‌داري والدين نيازمند هستند. اصطلاح والدين مطلوب به معني تخصيص مراقبت و پشتيباني مداوم به يك كودك كه به منظور زنده ماندن و خوب رشد كردن او صورت مي‌گيرد است. تمامي كودكان حق و احتياج به مراقبت والدين دارند.

فرضيه‌اي كه بيان مي‌كند پدر و مادر زيستي فقط مي‌توانند از كودكان مراقبت كنند هميشه داراي اعتبار نيست. براي جمعيت رو به افزايش كودكان در سراسر دنيا والدين زيستي براي آن‌ها (اگر نگوييم هميشه) بيش‌تر اوقات در دسترس نيستند.تغیرات اجتماعی به دلایل گوناگون نظیر،کاروالدین درخارج ازخانه،حادث شدن طلاق درخانواده، بروز پدیده بی سرپرستی به دلایلی نظیر تصادفات وحوادث طبیعی و... تغییرات عمده ای درسبک پرورش فرزندان ایجاد کرده است.

اين موارد ياد شده به منظور بيان دو چيز است. اولاً والدين به حمايت و پشتيباني نياز دارند و در ثاني در صورت نبود والدين، سايرين مي‌توانند ايفاي نقش‌ آن‌ها را به عهده بگيرند.

تمركز اين مقاله به منظور درك احتياجات است كه والدين و مراقبين كودك دارند كه ممكن است توانايي‌هاي آن‌ها را در حمايت همه جانبه از رشد كودك محدود كند يا باز دارد.

اين مقاله به منظور شناسايي تاثیرات متغیرهای محیطی برکودکان ،خانواده ودرنتیجه جامعه به اختصارتغییرات خانواده، چالش ها وتاثیرات این تغییرات برکودکان رامورد بررسی قرار داده است.آنچه درپی می آید جمع بندی دراین خصوص برای کمک به مخاطبان تا به درک عمیق تری از تاثیر تغییرات خانواده برکودکان برسند.

شرايط متغير براي خانواده‌ها

شرايط متغير محيطي
چالش‌ها
تأثير آن بر كودكان كم سال

هر دو والدين بيرون از خانه كار مي‌كنند.

  • به منظور نأمين بقاي فرزندان
به منظور پيشرفت استانداردهاي زندگي خانوادگي

والدين(خود آن‌ها) و كارفرماهاي آن‌ها به طور پيوسته(مداوم) براي توازن احتياجات كودكان‌شان تلاش مي‌كنند.
­ در دوران مهد كودك و يا دبستان كودكان مي‌توانند مريض شوند يا دچار تصادفات گردند و يا به حمايت و پشتيباني نياز داشته باشند.
­ والدين احتياج به زمان خريد كردن پس از كار(فعاليت دارند) و يا زماني كه به دندان‌پزشك و غيره مراجعه كنند.
­ كمبود توجه مادري و پدري شانس‌هاي كم‌تري به منظور حمايت از بچه‌ها و تأمين رفاه اوليه چنان‌چه حمايت‌ خانواده گسترده نباشد، باقي مي‌گذارد.

­ والدين به انعطاف بيش‌تر در مورد كودك وخدمات متمركز فاميلي و شرايط كاري احتياج دارند. يك دو راهي كه هميشه با آن رو به رو هستند اين است كه چنان‌چه رفع احتياجات كودكان مقدم بر خواسته‌هاي والدين گردد آن‌ها ممكن است كه شغل خود را و يا ترقي و ارتقاء شغل را از دست مي‌دهند.
  • رها كردن كودكان به مدت طولاني به عوض مراقبت از آن‌ها
  • تأثير منفي آن بر برادر يا خواهر بزرگ‌تر كه مسؤوليت نگه‌داري كودك را بر عهده مي‌گيرند كه ممكن است اين امر تحصيلات آن‌ها و يا سرگرمي و تفريح آن‌ها را مختل سازد.
  • كوشش بي‌دريغ به منظور تأمين كيفيت بهتر در مباني نگه‌داري كودك در خانه بعد و قبل از ساعت‌هاي كاري يا در زمان تعطيلات مدارس
مديريت ناسازگار‌ي‌هاي رفتار كودكان به دليل ارتكاب اشتباه، يا خستگي بيش‌از حد آن‌ها و يا لوس كردن و يا جبران بيش از حد لزوم.
كيفيت بهتر زندگي براي بالغين خصوصاً خانم‌ها
به دليل تحصيلات عالي، حق انتخاب خانم‌ها و آزادي‌هاي مربوط به زوجين، هم آقايان و هم خانم‌ها از اختيارات بيش‌تر و گسترده‌تري از ازدواج‌هاي دوران قبلي و تربيت كودكان برخوردارند. بيش‌تر بالغين حتي آن‌هايي كه شرايط اقتصادي ضعيف‌تري دارند باز هم تمايل به انجام واجراي حقوق شخصي خود دارند و يا حداقل زماني براي اين كه به خود آن‌ها اختصاص داشته باشد.
يافتن امكانات و خدمات به منظور لذت خود كودكان كه اين امر يا با حضور پدر و مادر و يا نزديك به محل آن‌ها صورت مي‌گيرد پارك‌ها، كتاب‌خانه‌هاي كودكان،‌فعاليت‌هاي بيرون از خانه، زمين‌‌هاي بازي و طرح‌هاي بازي و گروه‌هاي كودكان نوپاست.

تغييرات در روابط خانوادگي

خانواده‌‌هاي گسترده و پايدار با عوامل زير تغيير مي‌يابد:
­ طلاق ويا جدايي زن و شوهر بدون طلاق
­ ازدواج دوباره
­ مرگ زودهنگام وبيماري‌هاي ناتوان كننده
كودكان با خانواده‌ ناتني خود مواجه مي‌شوند،فرد مؤنث به تنهايي با مسؤوليت‌هاي خانه رو به رو مي‌شود و افراد فاميل در عصر هسته‌اي از مسؤوليت‌ها كناره‌گيري مي‌كنند.
به موازات اين كه خانواده‌ها زندگي را دوباره از سر گيرند و نظام دوباره ببخشند به ندرت نظرات و تمايلات كودكان برآورده مي‌شود و يا به حساب مي‌آيد.

  • كودكان هم‌مانند املاك و دارايي‌ها جز توافقات جدايي بالغين محسوب مي‌شوند و در بين والدين تقسيم مي‌شوند ويا اين كه از پدر و مادر حقيقي خود جدا مي‌شود(حق سرپرستي از آن‌ها سلب مي‌شود)
بالغين سريعاً‌ عوامل خوش‌حالي و شادي جديدي را مي‌يابند و يا به سرعت خود را با شرايط جديد سازگار مي‌كنند و نظمي دوباره به زندگي خود مي‌دهند كه اين امر در تضاد با وضعيت اندوهگين كودكان و پذيرش چيزهايي كه از دست داده‌اند و سازگاري با شرايط جديد آن‌هاست.
زندگي در تحولات آسيب‌زاي روحي و شرايط سخت

زندگي خانوادگي مي‌تواند با اتفاقات غيرمترقبه كه بر آن هيچ گونه كنترلي وجود ندارد دگرگون شود.
­ ناتوانايي‌ها و يا مرگ به واسطه‌ي حادثه‌ي كاري و يا حادثه‌ي رانندگي
­ يك فاجعه‌ي طبيعي به عنوان مثال زلزله يا از بين رفتن يك بلوك بلند آپارتماني
عده‌ي زيادي در شرايط محيطي فوق‌العاده سخت زندگي مي‌كنند
­ تغيير مكان در جنگ‌ها و يا به واسطه‌ي شرايط شغل‌هاي وابسته به ارتش
­ خشونت‌هاي خانوادگي، سوءاستفاده از كودكان، ارتكاب جرم و سوءاستفاده از مواد مخدر
­ در شرايط فقر شديد

­ در حواشی جامعه قرار گرفتن مثل اقليت‌هاي مذهبي و يا گروه‌هايي كه در اقليت هستند و غيره

ايجاد احساس تسلسل و امنيت وحمايت براي كودكان و بزرگ‌ترها كه هر كدام در مواجهه با آسيب‌هاي رواني در اولويت‌هاي مختلف قرار مي‌گيرند.
انتخاب‌هاي سخت بين خانه و مؤسسه‌هاي محلي كه بعضي اوقات ديدار خانواده‌ها را محدود مي‌كند و يا اين كه آن‌ها فاصله‌ي زيادي از فاميل خود دارند.
عدم وجود راه چاره‌ي ديگر و به منظور ممانعت از بيرون رفتن كودكان از مدرسه به عنوان كارگر از آن كه اين امر به دليل تأمين حيات خانواده صورت مي‌گيرد.

افراد يك خانواده بين سكوت در واقع توافق با فرد سوءاستفاده كنند و يا هم‌كاري با مراجع قانوني به منظور مجازات سوءاستفاده كنندگان حق انتخاب دارند كه اين امر افراد خانواده و كودكان را در خطر بيش‌تري قرار مي‌دهد.