سن كودك ، مراحل رشدي و ريسك‌هاي مختلف تغذيه‌اي

كودكان در سال‌هاي اوليه‌ي زندگي، نيازهاي متفاوتي در هر مرحله از رشد خود دارند. احتمال مرگ‌ و‌ مير كودكان در اولين سا‌ل‌هاي زندگي زياد است. در اولين سال زندگي و يا در زماني كه كودك تازه شروع به راه رفتن مي‌كند، مهم‌ترين تهديدي كه وجود دارد، اختلال در رشد است. بدين صورت كه:

•    در شش ماه اول، اگر مادر از شير خود براي تغذيه كودك استفاده كند، امكان ابتلاء به سوءتغذيه در كودك بسيار اندك است. در اين زمان، مهم‌ترين و بيش‌ترين مراقبت‌ها بايد متمركز به تغذيه با شير مادر و شيوه‌هاي شيردهي باشد. سرمايه‌گذاري روي تغذيه‌ي كودكان در اين سن مي‌تواند موجب كاهش قابل توجه سوءتغذيه شود.

•    هنگامي كه كودكان در شش ماه اول زندگي به استفاده از غذاهاي ديگر در كنار شير مادر مي‌كنند امكان ابتلاء به عفونت و يا سوءتغذيه وجود دارد. پس از شش ماهگي آماده‌سازي غذا، نحوه‌ي نگه‌داري، آن و بهداشت آن بسيار اهميت پيدا مي‌كند. در بين 6 تا 18 ماهگي از آن‌جا كه تعداد وعده‌هاي غذايي زياد و مقدار غذاي كودك در هر وعده كم است، نگه‌داري غذا به طور بهداشتي اهميت بسيار پيدا مي‌كند. •    در طي دو سال اول كه سنين حساس و مهمي هستند، كودكان ممكن است هنوز به درستي قادر به نشان دادن نياز خود به غذا نباشد و هم‌چنين ممكن است نتوانند به تنهايي غذاي خود را مصرف كنند. افزايش مهارت‌هاي حركتي و تلاشي كه كودك براي حرف زدن ما مي‌كند، بسيار انرژي‌بر است. بدين سبب آن‌ها نياز به غذاي مقوي‌تري دارند.

•    ارزش اجتماعي كودكان ممكن است برحسب ارزش و اعتباري كه در فرهنگ به كودكان مي‌دهند، به مراقبت‌هاي متفاوتي احتياج داشته باشند.

•    هنگامي كه بين پسران و دختران ارزش يكساني گذاشته نمي‌شود، ممكن است نوع مراقبت‌ براي هر كدام از اين دو گروه متفاوت باشد. در بعضي از جوامع دختران در زمينه‌هاي دسترسي به غذا، مراقبت‌هاي بهداشتي، آموزش، توجه و علاقه با شرايط يكساني با پسران دارند، ولي در بعضي از جوامع ديگر دختران مراقبت‌هاي كم‌تري دريافت كنند. در بعضي كشورها دختران كم‌تر از مراقبت‌هاي بهداشتي بهره‌مند مي‌شوند، سهم كم‌تري از غذاي خانواده به آن‌ها تعلق مي‌گيرد و از شير مادر كم‌تر استفاده مي‌كنند. در بسياري از فرهنگ‌ها هنوز فرزند پسر به فرزند دختر ارجحيت دارد. •    نسب كودك نيز بسيار مؤثر است. مثلاً اگر كودك تنها فرزند خانواده باشد و يا اگر كودك فرزند واقعي آن‌ها نباشد و پدر خوانده و مادر خوانده داشته باشد و يا اگر كودك از روابط قانوني و شرعي متولد نشده باشد، همگي اين‌ها روي نحوه‌ي مراقبت خانواده از كودك تأثير‌گذار است. •    اين كه كودك چندمين بچه‌ي خانواده است نيز عاملي تعيين كننده در مراقبت‌ به شمار مي‌رود. كودكان اول خانواده ممكن است توسط مادربزرگ خود بزرگ شوند. اين مسأله ممكن است يك مزيت به شمار بيايد. اين مسأله بستگي به مراقبتي دارد كه مادربزرگ از بچه مي‌كند، اما به هرحال با مراقبتي كه مادر كودك از بچه‌ي خود مي‌‌كند متفاوت است. به طور كلي كودكاني كه فرزندان چندم خانواده هستند، كم‌تر از طرف والدين خود مورد توجه قرار مي‌گيرند.